librarysari

کتابخانه عمومی ابن شهرآشوب ساروی

librarysari

کتابخانه عمومی ابن شهرآشوب ساروی

خدایا....


گفتم : خسته ام !


گفت : از رحمت خدا نا امید نشوید.(زمر / 53)


گفتم :هیچ کس نمی داند در دلم چه می گذرد !


گفت : خدا حائل است میان انسان و قلبش.(انفال / 26)


گفتم : کسی را ندارم !


گفت : ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم.(ق / 16)


گفتم :گویا فراموشم کرده ای !


 

 

 

گفت :بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.(بقره / 152 
    
نظرات 2 + ارسال نظر
نارنج چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 17:13

با سلام وعرض خسته نباشید :

گفتم خدایا : از همه دلگیرم گفت : حتی از من ؟

گفتم : خدایا دلم را ربودند گفت : پیش از من؟

گفتم : خدایا چقدر دوری ... گفت : تو یا من؟

گفتم : خدایا تنهاترینم گفت : پس من؟

گفتم : خدایا کمک خواستم گفت : از غیر من ؟

گفتم : خدایا دوستت دارم گفت : بیش از من ؟

گفتم : خدایا اینقدر نگو من گفت : من توام تو من

دوست چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 16:05

با محبت می توان دنیا را تسخیر کرد .دنیای ما چون کوهسار یست که هر کس درآن بانگ زند انعکاس صوت خویش را میشنود ، کسیکه روحش از مهرو محبت سرشار باشد از دیگران جز محبت و و فا نمی بیند ( لرد آویبوری )

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.