خوشبخت، کسى است که به یکى از این دو چیز دست رسى دارد، یا کتاب هاى خوب یا دوستانى که اهل کتاب باشند.
داستان کوتاه :
داداش! یکی دو تا کتاب بهم میدی؟»
نمیدانم چه کسی نصیحتش کرده بود که یک دفعه عاشق کتابخوانی شده بود.
«هر کدوم از کتابا رو که به دردت میخوره بردار.»
رفت جلوی کتابخانهی من و یکی دو تا کتاب نسبتاً قطور برداشت. اما به سن و سالش نمیخورد. تشکر کرد و رفت بیرون.
میدانستم به دردش نمیخورد و آنها را برمیگرداند. چند دقیقه بعد، بلند شدم و با اشتیاق، دو سه کتاب که به سنش میخورد را جدا کردم و برایش بردم.
توی اتاقش نبود.
دیدم توی آشپزخانه است. کتابها را گذاشته روی صندلی و رفته روی آنها تا دستش به ظرف شکلات خوری برسد!!!
مرحوم آیت ا... بهجت (ره) یکی از عارفان بزرگ زمان بودند.
روزی به ایشان گفتند کتابی را در زمینه اخلاق معرفی کنید ؟
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی " خدا " می بیند.
پیامبر اکرم (ص ) فرمودند:
اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را هدایت کند
برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است.
یـکـى از عـلـمـاى وارسـتـه , کلاس درسى داشت و از میان شاگردانش
به نوجوانى بیشتر احترام مـى گـذاشـت .
روزى یـکـى از شاگردان از آن عالم پرسید: چرا بى دلیل ,
این نوجوان را آن همه احترام مى کنید؟ آن عالم دستور داد چند مرغ آوردند.
آن مرغ ها را بین شاگردان تقسیم نمود و به هر کدام کاردى داد
و گفت : هریک از شما مرغ خود رادر جایى که کسى نبیند
ذبح کند و بیاورد.
شاگردان به سرعت به راه افتادند و پس از ساعتى هر یک از آنها,
مرغ ذبح کرده خود را نزد استاد آورد, اما نوجوان مرغ را زنده آورد.
عالم به او گفت : چرا مرغ را ذبح نکرده اى ؟ او در پـاسخ گفت :
شما فرمودید مرغ را در جایى ذبح کنید که کسى نبیند,
من هر جا رفتم دیدم خداوند مرا مى بیند.
شاگردان به تیزنگرى و توجه عمیق آن شاگرد برگزیده پى بردند,
اورا تحسین کردند و دریافتند که آن عالم وارسته چرا آن قدر
به اواحترام مى گذارد.
عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنی
نامگذارى اول تا یازدهم ذیقعده یعنى فاصله میان ولادت فاطمه
معصومه(س)وحضرت امام رضا(ع)را دهه ی کرامت نامیده اند
دهه کرامت یادآور لطیفترین علائق و مهر و وفاهای کمنظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.
مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل
جوانی را برای او آسان کرده است.
مهربانی که جز در مورد امام حسین و حضرت زینب (علیهماالسلام) سابقه ندارد.
دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین زنان بزرگ و بانوان و الامقام و گرانقدر جهان میباشد.
دهه کرامت یادآور تمام خوبیهاست و یادآور جمال انسانی است
دهه کرامت یادآور زهرا و زینب (علیهماالسلام) است.
“بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید”
همان خدایی که انسان را از خون بسته به وجود آورد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. همان پروردگاری که به وسیله قلم تعلیم داد.»
بدین ترتیب نقطهی آغاز رسالت و دعوت اسلامی بر مبنای خواندن و مطالعه شکل گرفت و اعجاز اسلام، قرآن و راه رسیدن به آن مطالعه و تدبر در آن بود.
تاریخ هیچ تمدنی خالی از کتاب و کتابت نبوده است، همه فرهنگها با کتاب آغاز میشوند و با کتاب رشد میکنند. در این میان آیین مقدس اسلام بیشترین بهره را از کتاب برده است، چرا که پیامبر عظیمالشأن اسلام رسالتش را با فرمان «خواندن» از سوی خداوند آغاز میکند و در همین فرهنگ مقدس است که خداوند منان به قلم سوگند یاد میکند و معجزه آخرین فرستادهاش را یک کتاب قرار داده است.
در اهمیت نقش کتاب در تکامل جوامع انسانی همین بس که تمام ادیان آسمانی و بزرگان تاریخ بشری از طریق کتاب جاودانه ماندهاند
این نشانههای روشن و همچنین پیشنیه فرهنگی ما یعنی تعدد کتابها و کتابخانهها در عصر شکوفایی تمدن اسلامی و آثار مکتوب نامآوران و دانشمندان مسلمان ایرانی همه ناظر بر اهمیت کتاب و کتابخوانی است و این حقیقت را بر ما آشکار میکند که آیین اسلام پرچمدار کتاب و کتابخوانی در زمین است.
اسلام آغاز رسالت قرآنیاش را با قلم شروع میکند و ارزشی که قلم و تعلیم و تربیت در قرآن دارد بر کسی پوشیده نیست. در بعضی از روایات و احادیث از کتابخانه به عنوان بوستان نام برده شده و توصیه شده است که علم را با نوشتن و کتابت در بند کنید و زیباترین تعبیر، اطلاق عنوان کتاب به قرآن است.
«والکتاب المبین» و این تعبیر نشانگر ارزش و اهمیت کتاب و نوشتار است. ارزش خواندن و مطالعه در صدر اسلام به حدی بود که در پایان جنگ بدر که تعداد زیادی از مشرکین به اسارت مسلمانان در آمدند، اعلام شد که هر یک از مشرکین اگر فدیه بپردازد یا به 10 نفر از مسلمانان سواد خواندن و نوشتن را بیاموزد آزاد خواهد شد. از اهمیت علم و مطالعه در اسلام، آن هم بدترین شرایط جنگ خبر میدهد، تا آن جا که اسلام سواد و مطالعه را با مصالح کلی خود حتی در شرایط جنگی یکی میداند.
در بعضی از روایات و احادیث از کتابخانه به عنوان بوستان نام برده شده و توصیه شده است که علم را با نوشتن و کتابت در بند کنید و زیباترین تعبیر، اطلاق عنوان کتاب به قرآن است
فرهنگ، محوریترین برگ هویتی یک ملت محسوب میشود و یکی از راههای مهم توسعه فرهنگی اهمیت دادن به مساله کتاب، کتابخوانی و ترویج مطالعه در جامعه، خصوصا در میان جوانان و نوجوانان است. در واقع از شاخصهای مهم توسعهیافتگی هر جامعه سرانه مطالعه، میزان تولید و مصرف اطلاعات و کالاهای فرهنگی در آن جامعه است و بنا بر اهمیت این مساله دولتها و سیاستگذاران برنامهریزیهایی در این رابطه صورت دادهاند و کتاب و کتابخوانی در جوامع توسعه یافته اهمیت خاصی یافته است.
در طول تاریخ نیز همواره توصیه علما و بزرگان علم و ادب بر اهمیت کتاب و مطالعه بوده است. در دین اسلام نیز توجه ویژهای به این مساله شده و احادیث فراوانی از پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) در این رابطه نقل شده که حاکی از اهمیت این مساله در نزد آنان است. امروزه نیز اهمیت مطالعه در توسعه فردی و اجتماعی بر همگان آشکار شده است، لذا توجه دولتمردان و سیاستگذاران بر این مساله معطوف گشته است تا جایی که امروزه به مطالعه نه تنها به عنوان یک مزیت، بلکه به عنوان یک ضرورت نگریسته میشود.
مطالعه کردن، یعنی بهتر و بیشتر دانستن و بهتر دانستن، یعنی بهتر سخن گفتن، بهتر اندیشیدن و بهتر عمل کردن و چه کسی یافت میشود که از این خصوصیات بینیاز باشد. مطالعه تنها راه رسیدن به علم است و جز آن راهی وجود ندارد. اگر مطالعه نباشد،علمی هم در کار نخواهد بود.
خداوند میفرماید: "هل یستوی الّذین یعلمون والّذین لا یعلمون": بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند، مساویاند؟"
این حکم شامل کسانی نیز میشود که به بهانهی عبادت، مطالعه و راه علم آموزی را کنار نهادهاند، تا به گمان خود از راه کسب ثواب به سعادت برسند، اما پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «برتری عالم بر عابد مانند برتری من بر کم ترین شماست.»
سیمین بهبهانی، چشم از جهان فروبست.
سیمین بهبانی، نویسنده و غزل سرا، که از 15 مرداد ماه در کما به سر می برد، ساعت 1 بامداد صبح امروز ( 28 مرداد) در سن 87 سالگی، به دلیل نارسایی های قلبی و تنفسی، دار فانی را وداع گفت.
سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی فرزند عباس خلیلی (شاعر و نویسنده و مدیر روزنامه اقدام) بود. وی در سال ۱۳۲۵ با حسن بهبهانی ازدواج کرد و به نام خانوادگی همسر خود شناخته شد و از سال ۱۳۳۰ به عنوان آموزگار آغاز به کار کرد. او در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده حقوق شد، حال آنکه در رشته ادبیات نیز قبول شده بود. در سال ۱۳۴۹ از حسن بهبهانی جدا شد و در همان سال با منوچهر کوشیار که در دوران دانشجویی با او آشنا شدهبود، ازدواج کرد.
سهتار شکسته، رستاخیز ، آن مرد، مرد همراهم، کولی و نامه و عشق، با قلب خود چه خریدم؟، مجموعه اشعار، هرگز نخواب کوروش، شعر زمان ما، برخی از آثار وی است.